کد مطلب:24732
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:41
اشتباه منكران رسالت انسان چيست؟
كساني كه دربارة رسالت انساني نظر منفي دارند، تنها يك اشتباه كردهاند و آن اين است كه انساني براي آنان مطرح نيست كه مسئلهاي بنام رسالت داشته باشد. آنان دربارة جانداراني گفتگو ميكنند كه زاييدة حركات قانوني طبيعت نا آگاه بوده و چند روزي در ميان حلقههاي انواعي از زنجيرهاي جبري و ارادي كه با دست خود ساختهاند، جست و خيز ميكنند، آنگاه اين جست و خيزهاي مستند به علل و معلولات بي هدف تكاملي و غير قابل تفسير را تاريخ مينامند و براي سرگرمي خويشتن ساز ديگري بنام فلسفة تاريخ مينوازند سپس براي اينكه ضمناً پاسخي به داد و فرياد عظماي تاريخ و فداكاريهاي پاكان عالم بشري و نداي وجدان خويشتن آماده نمايند، شعارهايي از قبيل: «بردگي پديدة غلطي است» و «همة انسانها بايستي از حق حيات برخوردار شوند» به پيشاني خود ميچسبانند! اين حماسههاي تسليت آميز ميتواند براي ساده لوحان عامل اميد و شكوفائي سطحي بوده باشد، ولي براي متفكراني مانند وايتهد كه ميگويد:
«با نظر به مسائل اجتماعي دنياي باستان، تا كنون چيزي حل و فصل نشده است، همة آن مسائل كه در دوران باستان براي افلاطون مطرح بوده، امروز هم مطرح است.» آيا اين ناتواني اسف انگيز كه ميتواند بشريّت را به بيماري خود كم بيني مبتلا بسازد، علّتي جز اين دارد كه حساب مخصوصي براي خود انسانيت، در مسائل اجتماعي و فردي باز نشده است؟! آيا ناتواني مزبور علّتي جز اين دارد كه رسالت پيشواياني مانند عليبن ابيطالب(ع) با جاه طلبيها و خود كامگيهاي معاويه و معاويه منشان در يك ترازو سنجيده ميشود؟
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 1
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.